معنی گوسفند استرالیا

حل جدول

تعبیر خواب

گوسفند

دیدن گوسفند درخواب، دلیل غنیمت است. اگر بیند که گوسفند می چرانید، دلیل که بر قومی مهتری یابد. اگر دید که گوسفند بسیار داشت و دانست که ملک اوست، دلیل است که نعمت بسیار حاصل کند. اگر بیند که گوشت گوسفند پخته می خورد، دلیل که به قدر آن غنیمت یابد. اگر بیند که گوسفند بکشت، دلیل که بر دشمن ظفر یابد و مال او را بخورد. - محمد بن سیرین

دیدن گوسفند روزی حلال باشد - یوسف نبی علیه السلام

دیدن گوسفند درخواب بر پنج وجه است.
اول: مهتری وسروری.
دوم: زنی بزرگ ومهم.
سوم: مال.
چهارم:فرمان روایی.
پنجم: جاه ومقام و منفعت یافتن. - امام جعفر صادق علیه السلام

گوسفند نیز از حیوانات حلال گوشت است و دیدنش در خواب مبارک است و نیکو. تعبیر قوچ و گوسفند را در جای خود نوشته ام که چون دیدنش ریشه مذهبی و عقیدتی دارد دارای تعبیر خاصی است اما گوسفند ماده و شیرده در خواب غنیمت است و روزی. اگر در خواب ببینید گوسفند فربه ای دارید روزی شما فراخ می شود و نعمت و برکت خواهید یافت. اگر گسی گوسفندی به شما بدهد او شما را متنعم می کند و چنانچه گوسفندی لاغر باشد نشان عسرت است و تنگدستی.اگر گوسفند فربه ای داشته باشید در خواب ببینید آن را می فروشید کفران نعمت می کنید و نشان آن است که به همین علت نعمت و روزی شما تنگ و گرفته می شود ولی اگر گوسفند چاقی را در خواب بخرید بسیار نیکو است و خبر از این است که روزی می یابید و نعمت بر شما زیاد می شود. برخی نوشته اند گوسفند ماده نعمتی است که از سوی یک زن به بیننده خواب می رسد. اگر در خواب ببینید گله هست و شما چوپان آن گله هستید به ریاست و بزرگی می رسید و عده ای به فرمان شما در خواهند آمد که البته این بستگی به شغل و حرفه شما دارد. جوانی در خواب دید که چوپان شده و گله ای گوسفند را در صحرا می چراند. معبر به او گفت (بر قومی مهتری خواهی یافت. سالی چند گذشت. جوان که تصادفا آن معبر را دید به او گفت (به خاطر داری؟ تو یک روز به من گفتی بر قومی مهتری خواهم یافت نه فقط مهمتر یک قوم نشده ام بلکه پدرم را که نان آور خانه بود از دست دادم) معبر پرسید (الان چه می کنی ؟) گفت (دکان پدرم را اداره می کنم و با درآمد همان دکان هم زن و فرزند خودم را هم نان می دهم و هم مادر و چهار خواهر و برادرم را نگه داری می کنم) معبر گفت (پس من خلاف نگفتم چرا که الان مهتر قومی هستی که آن ها چون گوسفندان در پناه تو هستند و چنانچه آن ها را به حال خود واگذاری به وسیله گرگان دریده خواهند شد) به هر حال دیدن گوسفند در خواب نیکو است و گوشت گوسفند نیز نعمت است اما پخته آن بهتر از خام آن است. - منوچهر مطیعی تهرانی

دیدن میش در خواب، دلیل بر زنی بزرگ است. اگر بیند که ماده میشی داشت، دلیل که زنی بزرگ زاده بخواهد. اگر بیند که گوسفند با او سخن گفت، دلیل ا ست روزی بر وی فراخ شود. - جابر مغربی

۱ـ چیدن پشم گوسفندان در خواب، علامت آن است که از کارهای خود سود فراوانی به دست خواهید آورد.
۲ـ دیدن گله گوسفند در خواب، نشانه آن است که مزرعه داران به شادمانی و سود فراوانی دست خواهند یافت.
۳ـ اگر خواب ببینید گوسفندان گله ای مریض و لاغر شده اند، نشانه آن است که به خاطر عملی شدن نقشه هایتان نومید خواهید شد.
۴ـ خوردن گوشت گوسفند در خواب، نشانه آن است که افراد بدخلق احساسات شما را نادیده خواهند گرفت و به شما اهانت خواهند کرد. - آنلی بیتون

لغت نامه دهخدا

گوسفند

گوسفند. [ف َ] (اِ) گوسپند:
گاهی چو گوسفندان در غول جای من
گاهی چو غول گرد بیابان دوان دوان.
بوشکور (از لغت فرس ص 315).
فربه کرده تو کون ایا بد سازه
چون دنبه ی ْگوسفند در شب غازه.
عماره (از لغت فرس ص 488).
کردش اندر خبک دهقان گوسفند
وآمد از سوی کلاته دل نژند.
دقیقی.
کی عجب گر با تو آید چون مسیح اندر حدیث
گوسفند کشته از معلاق و مرغ از باب زن.
کمال عزی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی).
بدو گفت بهرام کاین گوسفند
که آرد بدین جای ناسودمند؟
فردوسی.
چه کرده ست این گوسفند ضعیف
که در کشتن او ثواب و جزاست.
ناصرخسرو.
گوسفند فلک و گاو زمین را به منی
حاضر آرندو دو قربان مهیا بینند.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 98).
خسرو عادل که در ایام او با گوسفند
گرگ ظالم پیشه را مهر شبان آمد پدید.
ابن یمین.
فدای جان تو گر من تلف شدم چه عجب
برای عید بود گوسفند قربانی.
سعدی (طیبات).
- امثال:
گوسفند امام رضا را تا چاشت نمی چراند، با هیچ کس دوستی به پایان نبرد. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند به فکر جان است، قصاب به فکر دنبه. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند را برای کشتن فربه کنند. (قرهالعیون، از امثال و حکم ج 3 ص 1330).
برای عید بود گوسفند قربانی. سعدی (طیبات).
گوسفند را به گرگ سپردن. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند کشته از پوست باز کردن دردش نیاید. (امثال و حکم ج 3 ص 1330).
گوسفند ازبرای قربانی است، یعنی آنکه دلاور و مردانه است در کار خداوند نعمت خود را قربان می سازد و جان خود را دریغ نمی دارد چنانکه ایجاد گوسفند برای قربانی است، به خلاف گرگ و سگ که اینکاره نیستند. (بهار عجم و آنندراج).
مثل گوسفند یکی که از آب جست همه می جهند. (امثال و حکم ج 3 ص 1480).
مثل گوسفندان که چون یکی به جوی گذرد دیگران نیز بر پی او گذر کنند. (امثال و حکم ج 3 ص 1480). و رجوع به گوسپند شود.
- مثل گوسفند، احمق. (امثال و حکم ج 3 ص 1480).
- مثل گوسفند سربریده، چشمی گسیخته. (امثال و حکم و دهخدا ج 3 ص 1480).

گوسفند. [ف َ] (اِخ) دریاچه ای است در جنوب دریاچه ٔ ارومیه. (جغرافی طبیعی کیهان ص 82).


استرالیا

استرالیا. [اُ] (اِخ) جزیره ٔ استرالیا پنجمین بَرّ عالم است، وسعت آن تقریباً معادل اروپاست و مساوی با هفت میلیون و هفتصد هزار گز مربع و از حیث پستی و بلندی به سه قسمت میشود: اول قسمت شرقی که کوهستانی و مرتفع و معروفترین جبال استرالیا در این قسمت واقع شده، دوم اراضی مرکزی که شامل بعض فلاتهای کوچک و کویرهای ویکتوریا است که در جنوب شرقی واقع شده، سوم حدود غربی استرالیا که پوشیده از فلاتهای مرتفع است ولی وسعت فلات مزبور بسیار کم است. آب و هوای این جزیره هم نسبت بعرض جغرافیائی و پستی و بلندی اراضی تغییر میکند چنانکه در شمال آب و هوائی گرم و در جنوب آب و هوائی معتدل داردو در مشرق مرطوبی و در حدود مرکزی و کویرها بکلی خشک و برّیست. رودهای آن در شمال و مشرق بسیار است و اغلب قابل کشتی رانی میباشد ولی طویل نیستند. بزرگترین رود آن همان رود مورای است که در جنوب شرقی جاری و شعبه ٔ عمده اش رود دارلنگ است. سرچشمه ٔ این رود از جبال استرالی است ولی جریان آن چندان منظم نیست، پستی و بلندی آن بسیار است بهمین مناسبت برای کشتی رانی چندان صلاحیت ندارد. در این جزیره دریاچه های فراوان دیده میشود ولی چندان معروف نیستند، عمده ٔ آنها دریاچه ٔ موسوم به گردنیر و ترنس است که در حدود جنوبی واقعند. سواحل شرقی استرالیا مرتفع و کوهستانی و بریدگی آن کمتر است. سواحل جنوبی و شمالی پست و رسوبی و شن زار و نسبهً بیشتر بریدگی دارد، سواحل غربی هم مرتفع میباشد، ولی به ارتفاع سواحل شرقی نیست. خلیج معروف آن در شمال، خلیج کارپانتاری و در جنوب خلیج بزرگ استرالین است و دماغه ٔ یرک هم در شمال است. در سمت مشرق خلیج عمده ٔ سیدنی و دیگر خلیج بتانی در جنوب سیدنی در مقابل سواحل شمالی جزایر ملویل و باتهورست واقع شده است. سواحل جزیره ٔ استرالیا بواسطه ٔ اسپانیولیها و انگلیسها مکشوف شده و از وضع طبیعی حدود مرکزی آن تا ازمنه ٔ اخیر هم اطلاع نداشتند. بعضی از سیاحان انگلیسی در مرکز استرالیا مسافرت و از وضع طبیعی آنجا استحضار حاصل کردند. نژاد اهالی استرالیا به دو قسمت میشود: اول نژادبومی که شامل ماله های سیاه پوست است و در واقع رنگ پوست آنان بسیار سیاه نیست بلکه برنگ قهوه ای است. تمدن این طوایف هم در منتهی درجه ٔ پستی است. از زراعت هم اطلاعی ندارند و وضع زندگانی آنان بسیار ناقص و منازل ایشان بی ترتیب و غیرکامل است. حیوانات بزرگ در استرالیا یافت میشود و اهالی کمتر بتحصیل گوشت موفق میشوند و هرچه بیابند از قبیل موش و مار و غیره را میخورند. آدم خوری هم مابین آنها رواج دارد و گوشت انسان برای آنها غذای لذیذ کمیابیست. عدّه ٔ آنها در موقع ورود اروپائیها به استرالیا 150 هزار بوده و امروزه تقریباً 21 هزار است زیرا همان ظلمهائی که از طرف اسپانیولیها نسبت به هندیهای امریکا مُجری بود در آنجاهم برقرار است و انگلیسها به انواع و اقسام طرق در برانداختن نسل این افراد سعی میکنند. اگرچه بعضی عادات مذمومه ٔ اروپائی از قبیل شرب مسکرات و غیره بین آنها رواج کلی دارد و بیشتر در انهدام آنها کمک میکندباز انگلیسها از اقدامات خود دست برنمیدارند و آنهارا مانند حیوانات هر وقت بچنگ آرند بقتل میرسانند. دیگر از ساکنین استرالی مهاجرین اروپائی هستند و عمده ٔ آنها انگلیسها میباشند که ابتدا در سواحل شرقی و جنوب شرقی اقامت کرده و رفته رفته بعدها بسواحل غربی و جنوبی هم نفوذ کردند و این نقاط را هم مسکون ساختند و امروز جزو عمده ٔ اهالی استرالیا همان انگلیسها هستند. دیگر از مهاجرین اروپائی آلمانیها و فرانسویهامیباشند. در اواخر قرن نوزدهم چینیها هم بدانجا رو آورده بدسته های بسیار به آنجا میرفتند لکن دولت انگلیس به واسطه ٔ اتخاذ بعضی تدابیر از آنان جلوگیری کرد. زبان رسمی و عمده زبان انگلیسی و مذهب پرتستانیست و پیروان مذهب کاتولیک هم در بعض نقاط هستند و مذهب چینیها بودائی است. تمام استرالیا به انضمام جزیره ٔ تاسمانی به شش مهاجرنشین مستقل تقسیم میشود و وضع حکومت هر یک بترتیب حکومت انگلیس است. استرالیا «کامن ولث » یا «کنفدراسین » است که در سال 1900 م. از مستعمرات قدیمه ٔ انگلیس تشکیل شده یعنی: استرالیای جنوبی، استرالیای غربی، گال جدید در جنوب، ویکتوریا، کوئین سلاند بعلاوه تاسمانی و سرزمین استرالیای شمالی و از طرف دولت انگلیس فرمانفرمای کل به استرالیا اعزام میشود و حکمران مزبور به استعانت عدّه ای وزرا امور مملکت را اداره میکنند. قوه ٔ مقننه هم با دو مجلس است، یکی مجلس سنا که اعضاء آن از طرف حکومت هر یک از مهاجرنشین ها انتخاب میگردد، دیگر مجلس مبعوثان که اعضاء آن از طرف اهالی استرالیا انتخاب میشوند و مدت وکالت آنان سه سال است. کلیهً باید دانست که جزیره ٔ بزرگ استرالیا از طرف دولت انگلیس به تحصیل استقلال خود بهره مند گردیده و امروز مستقل است و اداره ٔ امور داخلی و ترتیب مخارج و مداخل خویش را خود اداره میکنند و اعضاء حکومتی آن بهیچ وجه موظف دولت انگلیس نیستند جزفرمانفرمای مملکت که چون از طرف دولت انگلیس معین میشود مقرری خود را هم از آن دولت دریافت میدارد. جزیره ٔ استرالیا به پنج قسمت بزرگ منقسم میشود و هر یک از این قسمتها تشکیل مهاجرنشین میدهد که در امور داخلی خود مختار میباشند. پایتخت آن کامبرا و از شهرهای عمده ٔ آن ملبورن است که در حدود جنوبی استرالیا واقع شده است. دیگر از شهرهای استرالیا شهر سیدنی که در ساحل جنوب شرقی واقع شده و بندری تجارتی است و اهمیتش بیش از دیگر شهرهای استرالیاست و بطرز شهرهای امریکا ساخته شده و اغلب خطوط راه آهن جنوب شرقی استرالیا به آنجا ختم میشود. دیگر شهر آدلائید که در حدود جنوب استرالیا واقع شده و اهمیت تجارتی خاص دارد. دیگر بندر بریسبان که در شمال سیدنی واقع شده نیز اهمیت تجارتی دارد. از شهرهای معروفی که در مغرب استرالیا واقع است شهر پرث است که اهمیت تجارتی دارد و محل صدور محصولات معدنیست. شهر عمده ای که در جزایر تاسمانی واقع شده در جنوب بندر هبارت است که حاکم نشین این جزیره محسوب میشود.
جغرافیای ثروتی - نباتات: محصولات نباتی استرالیا بواسطه ٔ خشکی بسیار آن چندان مهم نیست و بیشتر در حدودسواحل اراضی زراعتی یافت میشود و اخیراً بمناسبت اینکه بعضی چاههای آرتزین در حدود مرکزی و شمالی آن حفر کرده اند برخی از اراضی مرکزی هم قابل زراعت شده است. عمده ٔ محصولات نباتی آن گندم و دوسر و جو و ذرّت است. نیشکر هم در آنجا بعمل می آید. دیگر جنگلهای آن که در قسمت جنوبی جبال واقع شده و چوب آن برای کشتی سازی است بسیار معروف است. اهم محصولات استرالیا حیوانات است و عمده ٔ آن اسب و گوسفند و خوک است و گوشت انگلستان از اینجا تهیه میشود. معادن استرالیا هم بسیار است. عمده ٔ آن معدن طلاست که شهرت آن در ازمنه ٔ اخیره باعث هجوم مهاجرین اروپائی بدانجا گردید و حدود مرکزی آن که بکلی بیحاصل است مسکون شد، دیگر معدن نقره که آن هم اهمیتی مخصوص دارد، دیگر معدن مس در جنوب استرالیا و جزیره ٔ تاسمانی یافت میشود و معادن ذغال سنگ در جنوب شرقی بسیار است. معادن سُرب و روی و قلع آن چندان اهمیت ندارد.
صنایع آن: بمناسبت کثرت محصولات معدنی مخصوصاً زغال سنگ و جدّیت بسیار اهالی صنایع استرالیا در مدت کم بسیار ترقی کرده است و از عهده ٔ تهیه ٔ حوائج خود و سایر مهاجرنشین های اقیانوسیه تقریباً برمی آید و آنچه را هم که باید از خارج وارد کنند به انگلیسیها مراجعه میکنند و در واقع عمده ٔ تجارت آن با انگلیس است.
وسائل حمل و نقل: وسایل حمل و نقل آن اخیراً بسیار شده و عمده ٔ آن در حدود جنوب شرقی است ولی هیچ یک برّ استرالیا را قطع نکرده است. قدرت و نفوذ استرالیا در جنوب بسیار است. جمعیت استرالیا 5437000 تن است.

فرهنگ فارسی هوشیار

گوسفند

(اسم) پستانداریست از راسته سم داران از دسته زوج سمان از گروه نشخوار کنندگان و از تیره تهی شاخان که جهت استفاده از پشم و شیر و گوشتش آنرا اهلی کرده بصورت گله های بزرگ نگهداری میکنند. برخی نژاد های گوسفند نر دارای شاخ مورب و حلقوی و پیچ دار میباشند و در این صورت بنام قوچ نامیده میشوند ولی گوسفند ماده متعلق بهر نژادی که باشد بطور عام بنام میش خوانده میشود. بهترین نژاد های گوسفند عبارتند از: نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است و گوسفند قره گل که پشمهایش دارای جعد خاصی است گوسپند ضان جمع: گوسفندان گوسفند ها. یا گوسفند تسلیم. گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، شخصی که در کمال تسلیم باشد (ایهام بدو معنی) : دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند. (شانی تکلو)

فرهنگ عمید

گوسفند

پستانداری اهلی و علف‌خوار که از شیر و پشم و گوشت و پوست او استفاده می‌کنند و گوشت او از غذاهای اصلی انسان است،

فارسی به آلمانی

گوسفند

Schaf (n)

معادل ابجد

گوسفند استرالیا

923

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری